سخنان اسفندیار رحیم مشایی 
جایگاه علمی ایران و لزوم بازگشت به جایگاه جهانی سابق پرداخته بود،
به گزارش رجانیوز،
وی در اینگونه ادامه داده بود که : "برای تمام شدن دوره‌های قبلی پیامبری بوده است اگر هر پیامبر مدیریت درستی می‌کرد عدالت برقرار می‌شد این را من از خودم نمی‌گویم قرآن می‌گوید. "
مشایی در ادامه نیز گفته بود: "تاریخ همواره محروم بوده از اتفاقات مبارکی که خداوند برای بشر می‌خواسته اما خود بشر نخواسته است. باید پرسید مکانیزم توسعه عدالت در جهان چیست. بی‌تردید هیچ راهی برای هیچ مرسل و نبی وجود ندارد برای اینکه عدالت را محقق کند جز اینکه علم را بگستراند اگر امام زمان به توسعه عدالت موفق می‌شود، راهش توسعه علم است. هر چند که محرومیت‌های تاریخی نیز از علم وجود داشته است. "
اما شدیدترین واکنش ها به این سخنان را ائمه جمعه بسیاری از شهرها و خصوصا امام جمعه مشهد در خطبه های نماز جمعه
با این حال و در شرایطی
احمدی نژاد با اشاره به اینکه هدف تمام انبیا و اولیاء الهی حرکت به سوی جهان پر از مهر بوده است،
وی در ادامه تصریح کرد: برخی خیال می‌کنند که آن دوره (دوره جهانی پر از مهر) مثل شرایط امروز و کمی بهتر خواهد بود. در حالی که اینگونه نیست و فاصله آن جهان پر از مهر با چیزی که ما هم اکنون در اختیار داریم فاصله بین زمین تا آسمان است.
احمدینژاد تاکید کرد: اجرای عدالت پایه و ستون فقرات برپایی جهان پر از مهر است و البته این گام نخست است، برخی خیال می‌کنند عدالت قله است در صورتی که عدالت گام اول است موقعی که عدالت اجرا شد انسان رها می‌شود و تازه شروع حرکت به سوی کمال و جهانی پر از مهر است.
سایت اینترنتی بی بی سی «نخبه کشی» را سنت تاریخی ایران دانست و میرزا تقی خان امیرکبیر را صدراعظم اصلاح گرایی خواند که برنامه هایش با توطئه قتل، ناکام ماند.
کیهان نوشت:بی بی سی به بهانه سالگرد قتل امیرکبیر نوشت: توطئه قتل امیرکبیر برنامه های نواندیشانه و اصلاحگرای او را در دوره ناصرالدین شاه ناکام گذاشت چنان که پیش از او قائم مقام فراهانی به چنین سرنوشتی مبتلا شد و نزدیک یک قرن بعد از او محمد مصدق نخست وزیر ملی گرای ایران گرچه کشته نشد اما تلاش شد تا از صحنه سیاسی و اجتماعی و حتی در دوره ای از حافظه تاریخی هموطنانش حذف شود. این 3 تن شاید شاخص ترین نخبگان ایرانی اند که اندیشه اصلاح طلبی آنها با مانع رو به رو شد و سرانجام به حذف آنها رسید. اما تاریخ ایران به گواه پژوهشگرانی که در این زمینه تحقیق کرده اند، در نخبه کشی پرتوان است و استمرارش آن را به سنتی در این مرز و بوم بدل کرده است.
بی بی سی بدون آن که به نقش استعمار در ایران اشاره کند، جامعه ایران را برخلاف جامعه درازمدت اروپا، جامعه کوتاه مدت توصیف کرد و نوشت: دست کم در دو سده اخیر برخی از نخبگان سیاسی ایران که می خواستند در ساخت و بافت جامعه ای که بر صدر آن قرار گرفته اند اصلاحاتی انجام دهند، قربانی خواست ها و بستر نامساعد اجتماعی همان شرایطی شدند که عزم اصلاح آن را داشتند. پرونده سازی، بدنام کردن، و تلاش برای تخریب وجهه نخبگان و ترور شخصیت در واقع صورت مدرن نخبه کشی در ایران امروز است.
رسانه رسمی دولت انگلیس البته به دلایل کاملاً روشن ترجیح داد اشاره ای به این حقیقت نکند که میرزاتقی خان امیرکبیر به خاطر عزم اصلاحات اداری و اقتصادی، مسدود کردن راه ارتشاء و فساد و زد و بند، و مقابله با امتیازخواهی بیگانگان و مخصوصاً دولت انگلیس، مغضوب مهد علیا مادر ناصرالدین شاه، میرزا آقاخان نوری و شماری از درباریان، و سفارت انگلیس قرار گرفت.
میرزا آقاخان نوری- مهره انگلیسی و صدراعظم خائن بعدی- پس از گرفتن حکم قتل امیرکبیر از ناصرالدین شاه، «امیر» را به کاشان منتقل کرد و در آنجا با زدن رگ دست امیرکبیر به حیات مبارک وی پایان داد. به عبارت دیگر رژیم جنایتکار و استعماری انگلیس پشت این نخبه کشی بود. دولت دکتر مصدق نیز با همه ضعف ها و خطاها، صرفاً به خاطر نمایندگی از ملت، با کودتای 28 مرداد 32 که از سوی انگلیس طراحی و با همکاری آمریکا انجام شد، سرنگون گردید تا نهضت ملی شدن نفت به شکست بینجامد و استعمار برای 25 سال دیگر مجدداً به حاکمیت ایران بازگردد.
درباره تخریب و ترور شخصیت و پرونده سازی هم، آرشیو بی بی سی پر است از این «سنت جدید نخبه کشی». بگذریم از اینکه در تحلیل بی بی سی- به شیوه تعیین نرخ وسط دعوا- از حاج ابراهیم کلانتر وزیر خائن لطفعلی خان (شاه زند) هم که باعث روی کارآمدن سلسله منحط قاجاریه و بازشدن پای انگلیسی ها به کشور شد، به عنوان «نخبه» اصلاح طلب معرفی شده است!
به رغم ظاهرسازی های پرآب و تاب، موج آشتی طلبی و تدارک راه فرار در حال تبدیل شدن به قدرتمندترین جریان پشت پرده جبهه فتنه است.
اگرچه در روزهای گذشته تا حدود زیادی از شدت و حدت اظهارنظرهای علنی سران فتنه کاسته شده ولی در پس پرده، تحرکات گسترده ای با سرعت بسیار بالا در حال انجام است تا راه برون رفتی برای فتنه گرانی که اکنون همه چیز خود را در حال از دست رفتن می بینند، باز کند.
رایزنی های پشت پرده ای که اکنون در جریان اصلاحات و با همکاری و همراهی برخی از محافل و شخصیت هایی که در ماه های گذشته نقش راهبری این جریان را برعهده داشته اند، در حال انجام است در واقع ادامه فرآیندی است که از پیش از انتخابات آغاز شد.
قبل از انتخابات برخی از سردمداران جریان فتنه از جمله محمد خاتمی مصرانه بر این عقیده بودند که حضور در جریان انتخابات دهم معامله دو سر باخت است. استدلال خاتمی در آن مقطع این بود که اصلاح طلبان اگر انتخابات را ببرند تازه باید گرفتاری های 8 سال 84-76 را دوباره تکرار کنند و اگر نبرند آن وقت برای همیشه نابود خواهند شد. خاتمی دقیقا به همین دلیل از صحنه انتخابات کنار کشید و در حالی که دوستانش- به تعبیر خودشان- تلاش می کردند همه راههای فرار را به روی او ببندند، این بار حاضر نشد شخصیت عافیت طلب خود را در بازی که می دانست عاقبت خوشی ندارد، قربانی کند.
با ورود میرحسین موسوی به صحنه انتخابات اگرچه اصلاح طلبان خیلی زود پروژه خاتمیزاسیون او را کلید زدند و در پیش بردن آن هم موفق شدند، اما از همان ابتدا تردیدهایی در برخی محافل آنها وجود داشت که آیا فردی مانند موسوی اساسا آنقدر قابل اعتماد هست که در جاده پرخطر انتخابات بتوان فرمان اتوبوس اصلاحات را به دست وی سپرد؟ اعضای سازمان مجاهدین در روزهای اول فروردین 88 با موسوی ملاقات کردند و عقیده آنها در آستانه آن ملاقات این بود که «موسوی خود دفن می شود و اصلاحات را هم با خود دفن خواهد کرد.»
اکنون گویی همان فضاست که دوباره زنده شده است. اصلاح طلبان دریافته اند که اگر فقط مختصری به گره زدن سرنوشت خود به سرنوشت موسوی ادامه دهند، شاید چنان فاجعه ای بر سر جبهه اصلاحات بیاید که دیگر برای همیشه نتوان آن را احیا کرد. خصوصا آشکار شدن اینکه اولا مردم پیوند خود را با جریان فتنه قطع کرده اند، ثانیا جریان ضدانقلابی که اکنون در حال عرض اندام است ممکن است دست به اقدامات بسیار خطرناکی بزند که سران این جریان کنترلی روی آن ندارند ولی باید هزینه هایش را بپردازند. ثالثا نظام قصد ندارد کوچکترین امتیازی به فتنه گران بدهد و رابعا فضای امنیتی فعلی امکان هرگونه فعالیت سیاسی در آینده را از اصلاح طلبان خواهد گرفت، باعث شده موجی از نقد و اعتراض درونی علیه میرحسین موسوی به راه بیفتد و سران جریان اصلاحات یکی یکی خرج خود را از او سوا کنند. حتی برخی علائم وجود دارد که نشان می دهد خود موسوی هم به این فرایند پیوسته و می خواهد به نوعی پای خود را از این ماجراها بیرون بکشد ولی سرعت او از بقیه کمتر است.
محمد خاتمی پس از انتخابات اولین فردی بود که نشانه های اعتراض در او پدیدار شد. او با این که خود جزو سردمداران اصلی فتنه بوده و نقشی مهم در برخی از اقدامات مجرمانه این جریان ایفا کرد، چند ماه پس از انتخابات و همین که دریافت نظام قدرتمندتر از آن است که بتوان از این حرکات نتیجه ای گرفت، نامه ای به سران نظام نوشت و در آن ضمن «تکذیب» تمامی رفتارها و اعمال خود به صراحت اعلام کرد خویش را بخشی از نظام می داند. خاتمی به محض انتشار بخشی از محتوای این نامه آن را تکذیب کرد ولی در همان حال هم به نهاد دریافت کننده نامه اعتراض نمود که چرا نامه خصوصی او را منتشر کرده اند در حالی که این نامه اول بار توسط پایگاه های اینترنتی نزدیک به خود وی منتشر شده بود!
نامه دوم از آن یکی از مؤسسان کمیته به اصطلاح صیانت از آراست که میرحسین موسوی به استناد ادعاهای بی اساس و پایه آنها تهمت بزرگ تقلب را به نظام وارد آورد. این فرد که با وجود ادعاهای غلاظ و شداد از دست و پا کردن چند صفحه کاغذ برای اثبات ادعاهای خود عاجز مانده بود، اکنون با نگارش نامه ای خطاب به مسئولان کشور تمام ادعاهای سابق خود را پس گرفته و تاکید کرده که نیت بدی نداشته است!
بخش دیگری از نامه نگاری ها هم حول داستان مرده حکمیت شکل گرفته است. بیانیه شماره 17 میرحسین موسوی میان او و محفل پیش برنده موضوع حکمیت کاملا هماهنگ شده بود و بنابراین بود که بلافاصله پس از این بیانیه- که در آن نرمشی مختصر و بی ارزش درباره کوتاه آمدن از بحث تقلب صورت گرفته بود- موجی از نامه و بیانیه به راه بیفتد و از نظام طلب «ختم غائله» و چشم پوشی از همه آنچه که در این ماه ها گذشته بکند.
شنیده های کیهان حاکی از آن است که طراح کل این پروژه هم نامه ای آماده کرده و در آن ضمن تعدیل همه شرط های گذشته خود برای پادرمیانی و جمع کردن ماجرا اعلام آمادگی نموده است. در این نامه آخر که پیش نویسی از آن آماده شده، شرط آزادی زندانیان تعدیل شده و به جای برخی شروط دیگر هم مطالبی بسیار معتدل تر آمده است.
این همه در حالی است که مسئولان عالی رتبه نظام عقیده دارند فتنه گران اساسا در موقعیتی نیستند که برای نظام شرط بگذارند یا نظام نیازی به واسطه گری و پادرمیانی آنها داشته باشد. تحت این شرایط هرگونه بازگشت فقط در صورتی ممکن خواهد بود که خسارات وارد شده به نظام جبران شده و دروغ ها پس گرفته شده باشد و الا هیچ یک از این نامه نگاری ها که هدف همه آنها گشودن راه فراری برای فتنه گران است، هیچ حاصلی نخواهد داشت.
در جلسه بررسی مشکلات مردم خاوه (یکی از روستاهای بخش جوادآباد ورامین)، نماینده مردم ورامین در مجلس پس از درگیری لفظی با بخشدار به صورت وی سیلی زد که پیگیری های مقامات اجرایی هم باعث شد تا استاندار تهران دستور دهد: این بت را بشکنید!
به گزارش خبرنگار مهر در ورامین، در این جلسه که بعد از نماز مغرب و عشای شامگاه جمعه با حضور مردم و اعضای شورای روستا در مسجد خاوه برگزار شد، فرماندار شهرستان ورامین، نماینده مردم ورامین در مجلس و بخشدار جوادآباد نیز حضور داشتند.
اواسط این جلسه، درگیری لفظی میان سیدحسین نقوی، نماینده ورامین در مجلس و حسن بختیاری، بخشدار جوادآباد بر سر مشکلات حل نشده روستا، بخش جوادآباد و کمبود اعتبارات این بخش همچنین عملکرد منفی نماینده شهرستان ورامین در این بخش روی داد که به دنبال این امر، نماینده شهرستان در مقابل مردم و مسئولان به صورت بخشدار سیلی زد.
این درحالیست که تنها دو ساعت پس از این درگیری، بازتاب این عمل در میان مردم جوادآباد و شهرستان بسیار منفی بوده و خبر درگیری یادشده خانه به خانه در حال انتشار است. امروز خبر جریان فوق به وزارت کشور و اداره اطلاعات هم رسید.
فرماندار و بخشدار در استانداری
فرماندار شهرستان ورامین ضمن تایید خبر درگیری در گفتگوی اختصاصی با خبرنگار مهر در ورامین گفت: جلسه فوق العاده ای با حضور بخشدار جوادآباد و براتلو، معاون سیاسی و انتظامی استانداری تهران و عضو شورای تامین این استان در استانداری تهران تشکیل و جوانب این درگیری بررسی شده است.
سیدمحمد میربزرگی خاطرنشان کرد: در پی سرکشی به روستاهای شهرستان ورامین از سوی مسئولان، عصر جمعه ساعت 17 جمعی از مسئولان بخش جوادآباد و شهرستان ورامین از جمله معاون راه و ترابری، رئیس تربیت بدنی، رئیس شورای روستای "خاوه" و بخشدار جوادآباد به همراه رئیس اداره برق شهرستان و رئیس دفتر نماینده شهرستان ورامین(جعفر اردستانی) از روستای خاوه بازدید و مشکلات را بررسی کردند.
وی ادامه داد: ظاهرا غلامرضا تاجیک که یکی از سه عضو شورای روستای خاوه است، خواسته بود که نماینده شهرستان ورامین بیاید و تکلیف مشکلات را روشن کند. تاجیک طی صحبت با بنده از عملکرد دیگر اعضای شورای روستا و بخشدار جوادآباد انتقاد و ادعا کرد که حق اوست که دهیار باشد.
این مسئول بیان کرد: در جواب این انتقاد و ادعا از وی خواستم برای سخنان خود دلایل مستند بیاورد، همچنین به وی گفتم که در نتیجه این حرفها فضای نامطلوبی حکمفرما می شود درحالیکه ما باید مشکل مردم را حل کنیم .
میربزرگی ادامه داد: بعد از نماز عشا در مسجد خاوه، تاجیک یکی از سه عضو شورای روستای خاوه پیش نقوی، نماینده مردم ورامین در مجلس رفت و گفت که بخشدار گفته که من را قبول ندارد. به دنبال این امر، نقوی در حضور جمعیت حدود 150 نفری حاضر در مسجد رو به بختیاری(بخشدار جوادآباد) کرد و گفت: "چرا این عضو شورا را قبول نداری؟" بختیاری نیز در جواب گفت: "قبول ندارم زیرا همیشه ساز مخالف می زند، در روستا تنش و برای شورا مشکل ایجاد می کند."
درگیری آغاز شد
وی افزود: به دنبال این امر، نقوی فریادی
مبربزرگی خاطرنشان کرد: به دنبال این امر، بختیاری را به کنار دیوار مسجد بردم اما ناگهان راننده آقای نقوی به سمت بختیاری حمله ور شد و چند لگد به پای او زد. بخشدار نیز او را هل داد و از مجلس خارج شد. پس از رفتن بخشدار، نقوی را به خاطر رفتارش سرزنش کردم و او نیز در پاسخ گفت: "من به نمایندگی از طرف مردم
ماجرا به استانداری کشیده شد
این مسئول افزود: بخشدار در زمان خروج از مسجد با امام جمعه جوادآباد مواجه شد و امام جمعه پس از اطلاع از قضیه با استاندار تماس گرفت و استاندار نیز با نقوی تماس گرفت و از وی پرسید: "شما به صورت بخشدار من سیلی زدی؟" نقوی نیز در پاسخ گفت: "بله، من سیلی زدم زیرا گفته که شورای روستا را قبول ندارم و من نیز به نیابت از طرف مردم توی گوشش زدم."
میربزرگی اضافه کرد: نقوی در سخنرانی اش دولت، بخشدار جوادآباد، بخشدار قرچک و نیز نیز نماینده سابق مجلس - که سفیر فعلی ایران در کشور عمان است - را زیر سئوال برد. به دنبال این امر، استاندار پس از تماس با نقوی یا من تماس گرفت و گفت: "برای چه در مجلسی که بخشدارت مورد هتک حرمت قرار گرفته، نشسته ای.... همین الان به همراه همه مدیران دستگاههای اجرایی حاضر در جلسه، آنجا را ترک کنید."
این بت را بشکنید!
وی افزود: به دنبال این امر، به همراه سایر مسئولان جلسه را ترک کردیم و به اتفاق بخشدار جوادآباد به استانداری تهران رفتیم و در آنجا استاندار توصیه کرد که بختیاری شکایت خود را پیگیری کند تا هم به حق خودش برسد و هم حق نماینده سابق شهرستان(حسین نوش آبادی) ضایع نشود زیرا ایشان نیز مورد هتک حرمت واقع شده اند. همچنین استاندار تاکید کرد: "افکار عمومی را آماده کنید، برای ائمه جمعه شهرستان و مدیران ادارات توضیح دهید و نگذارید شرایط به صورت ناحق پیش رود . زیرا اگر فردا وزیر هم پیش نقوی برود، ممکن است کتک بخورد. همچنین استاندار تاکید کرد: "این بت را بشکنید و نگذارید این اتفاقات تکرار شود و تا احقاق کامل حقتان عقب نشینی نکنید."
سرپرست فرمانداری ورامین خاطرنشان کرد: پس از صحبت استاندار با وزیر کشور، وزیر نیز دستور داد که با این نماینده فقط در حد قانون رفتار کنید. ایشان از این به بعد حق دخالت در کار اجرایی را ندارد، او فقط حق قانونگذاری و نظارت دارد و می تواند تنها در همین چارچوب رفتار کند. به دنبال این امر، دیگر قرار نیست آقای نقوی در هر جلسه ای حاضر شود و هر اداره ای که دلش خواست برود."
شکایتم به مقامات عالی کشور و شهرستان رسید
حسن بختیاری، بخشدار جوادآباد نیز در گفتگو با خبرنگار مهر در ورامین گفت: "شکایتم را تقدیم مراجع قانونی کرده ام و پیگیر شکایتم تا آخر هستم. در جلسه درگیری، فرماندار، رئیس حراست فرمانداری و رئیس اداره اطلاعات شهرستان نیز حضور داشته اند و شاهد ماجرا بوده اند. همچنین فایل سخنرانی آقای نقوی هم دست من است.
"آقای نقوی ادعا می کند به نمایندگی از طرف مردم به من سیلی زده درحالیکه من روز تعطیل از استراحت خود زده ام و به خاطر پیگیری مشکلات مردم، راهی روستای "خاوه" شده ام. شکایتهای من به دادسرای کارکنان دولت، کمیسیون اصل 90 مجلس، رئیس مجلس، استانداری، وزارت کشور و شخص رئیس جمهور رسیده است."
ماجرا در حال بررسی است
از سوی دیگر سیدرضا حسینی؛ دادستان شهرستان ورامین نیز در خصوص این ماجرا گفت: "ماجرا در بخش جوادآباد از سوی دادگستری در حال پیگیری و کار در حال انجام است اما هنوز به مرحله رسانه ای شدن نرسیده است."
وی در پاسخ به سئوالی در خصوص شکایت مدعی العموم نیز افزود: پرونده در حال بررسی و رسیدگی است و به موقع اطلاع رسانی خواهد شد.
از سویی بخشدار جوادآباد نیز ارائه توضیح در خصوص این درگیری را به آینده موکول کرد .
در عین حال نقوی نماینده شهرستان ورامین نیز پاسخگوی تماس تلفنی خبرنگار مهر که خواستار اعلام نظر وی در خصوص این ماجرا شد ، نبود. به هر حال "مهر" آماده درج توضیحات ایشان است.
وزیر علوم، تحقیقات و فناوری: اختصاص سهمیه متاهلان برای آزمون کارشناسی ارشد امسال، اجرایی نخواهد شد.
کامران دانشجو در مصاحبه با خبرنگار واحد مرکزی خبر افزود: چندی پیش اختصاص سهمیه متاهلان برای آزمون کارشناسی ارشد یکی از بندهای بسته پیشنهادی دولت در این خصوص بود که با توجه به صحبت هایی که با نمایندگان مجلس در این باره شده است در صورت نیاز به قانون این مصوبه دولت به مجلس شورای اسلامی ارسال خواهد شد.
وی تصریح کرد: البته ارسال این مصوبه دولت به مجلس برای تدوین قانون برعهده بخش حقوقی ریاست جمهوری است و وزارت علوم فقط تدوین آیین نامه و نحوه اجرایی کردن این مصوبه را در دست تهیه دارد.
منبع ما :
نوشته شده توسط گروه خبری روز در یکشنبه 88/10/27 و ساعت 10:49 صبح | نظرات دیگران()
